سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفته نامه آیینه یزد

انعکاس آیینه شماره 372

اعضای خانه مطبوعات یزد و یادآوری نکاتی چند

عصر روز پنج شنبه دوازدهم ماه جاری به دعوت خانه مطبوعات یزد در جلسه‌ای شرکت نمودم یکی از اعضا ضمن بیان مطالبی نکاتی را یادآوری نمود که تحقق هر یک از آن موارد به نفع جامعه مطبوعات یزد خواهد بود، مشروط بر آن که برابر با ضابطه و اساسنامه اقدام گردد و مسئولان ذی ربط در استان نیز همکاری‌های لازم را بنمایند. نکاتی که مدیرکل روابط عمومی استانداری یزد در آن نشست اعلام نمود قابل توجه مدیران مسئول و خبرنگاران رسانه‌ها در استان بعد از 9 سال بود که از قول یکی از مسئولان فرهنگی استان می‌شنیدند.
داود پاک طینت اعلام کرد: مقالات و خبرها و گزارش‌های مندرج در روزنامه‌ها و نشریات که در ارتباط با استان یزد باشد برای مطالعه و بررسی در اختیار عالیترین مدیر اجرایی استان قرار داده می‌شود. مدیران رسانه‌ها و خبرنگاران می‌توانند نقد کنند، از مسئولان نهادها و سازمان‌های استان توضیح بخواهند و مطمئن باشند که درخواست‌ها و اظهارات و نوشته‌های آنان بررسی و دیده و خوانده خواهد شد.
ضمناً بر خلاف سال‌های پیش بدون توجه به خط و سلیقه سیاسی و وابستگی حزبی گردانندگان مطبوعات از مدیران مسئول برای مصاحبه با استاندار و معاونانش دعوت به عمل می‌آید و روابط عمومی استانداری هم بدون تبعیض همه نشریات را بر اساس ضابطه تعیین شده درخواست اشتراک نموده است.
آنچه سبب شد نویسنده این سطور سرمقاله این هفته را به موضوع خانه مطبوعات یزد اختصاص دهد این بود که چند نفر از حاضران درخواست همدلی و همراهی و همگامی مدیران نشریات و نمایندگان خبرگزاری‌ها و خبرنگاران را داشتند و از اینکه در بعضی از جلسات گاه حرمت اصحاب رسانه حفظ نمی‌شود شکوه و گلایه می‌نمودند. ناگهان یاد خاطره‌ای افتادم که در اولین مصاحبه مطبوعاتی یکی از مدیران کل اسبق اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به سی، چهل نفر حاضر در جلسه گفت بدانید که در یکی دوماهی که از آمدن من به یزد گذشته چند نفر از شما با من مذاکره و صحبت نموده‌و درباره بعضی از مدیران نشریات اظهاراتی انتقاد آمیز داشته‌اید.
نوبت طرح سئوال که به اینجانب رسید بعد از سلام گفتم: آقای مدیرکل! در حضور همکاران و دوستان حاضر باید به جنابعالی بگویم حقیر جزو چند نفری که آمده‌اند و بدگویی دیگران یا انتقاد از آنها نموده‌اند نبودم چون این طریق سخن گفتن باعث می‌شود که مسئولان رسانه‌ها و خبرنگاران نسبت به یکدیگر بدبین شوند.
روز پنج شنبه نیز برگزار کننده جلسه گفت: اگر کسی آمد از من عضو هیات مدیره خانه مطبوعات گله و انتقادی داشت فوری تلفنی به اینجانب اطلاع دهید و. ... تا بتوانم توضیح دهم و پاسخگو باشم.
افرادی که در عرصه مطبوعات فعالیت می‌نمایند در واقع هر کدام در رشته تخصصی خود پذیرفته‌اند حقایق و واقعیت‌های جامعه را به مردم و مسئولان امر منعکس نمایند ضمن اینکه از اقدامات انجام شده تشکر و سپاسگزاری می‌نمایند و از خدمات مفید دولتمردان و همه شاغلان در قوای سه گانه تجلیل به عمل می‌آورند در ضمن باید در زمینه‌های مختلف اجتماعی آموزشی، سیاسی نظرات مردم را به مسئولان منعکس و بازگو کنند. از فقر، اعتیاد، طلاق، آسیب‌های اجتماعی وضع فلاکت بار کودکان کار، نحوه زندگی عده‌ای که بی‌شباهت به مردن تدریجی نیست، تبعیض و اختلافات طبقاتی و ماجرای زندگی کسانی که در ناز و نعمت به سر می‌برند یا تفاوت‌های بسیاری که در تحصیل فرزندان این آب و خاک مشهود است. هزینه‌های دهها میلیارد تومانی در ورزش، توپ بازی نوجوانان و کودکان در زمین‌های خاکی و در یک کلام نادیده گرفتن اخلاق و سست شدن روابط محبت آمیز در میان شهروندان همه را باید به تصویر بکشانند و درباره آنها مطلب بنویسند بدون اینکه بخواهند فقط مقصر را شناسایی و معرفی ‌کنند خواستار آن باشند که مسئولان ذی ربط در رفع نابسامانی‌ها کوشش نمایند و در جهت بهبود زندگی مردم و رفاه و آسایش جامعه بیش از گذشته گام بردارند. بدین لحاظ خانواده مطبوعات لازم است در درجه اول با یکدیگر تعامل داشته باشند هنگام تخصیص تسهیلات و یا احیاناً امکانات رفاهی که برای این صنف در نظر گرفته می‌شود رعایت ضوابط و حق و انصاف بشود، اگر حتی یک نفر از این صنف ذیل صورتجلسه‌ای امضا نمود و متعهد شد اقدامی بنماید به امضا و تعهد خود پای بند باشد. خدای ناکرده فردی از این جامعه و صنف به روابط عمومی یا اداره‌ای زنگ نزند و آمادگی خود را اعلام کند تا حق درج آگهی را کمتر از معمول بگیرد و دیگری را از حق قانونی خود محروم نماید. از همکاران بدگویی نکند و این امر می‌طلبد که اعضای خانه مطبوعات در جهت رفع مشکلات و مسائل این چنینی چاره اندیشی نمایند. نشست هایی تشکیل دهند از مسئولان فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هم نظرخواهی نمایند بدان امید که این امر به صلاح و صواب نزدیک تر باشد.
ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مهد رشد و نمو و زندگی افرادی خیرخواه، حق جو و عدالت خواه بوده و هست و روزنامه نگاران موفق نیز باید مروج و مبلغ این روش ‌باشند.
شنیده‌ایم و خوانده‌ایم در یزد دارالعباده افرادی بوده‌اند که حتی وقتی می‌خواستند از میوه فروشی یا قصابی خرید نمایند سعی می‌کردند جنسی خریداری نمایند که فروشنده به مردم عادی عرضه کرده است و مغازه‌دار محل فرقی بین آنها و یک انسان ناشناس نمی‌گذارد تا حقی از دیگران ضایع نشود.
«پسر یکی از نانواهای محله«قلعه کهنه» یزد می‌گوید معمولا رسم این بود که اگر تعداد نان برای یک وزن کم می‌آمد، نان را به چند تکه تقسیم می‌کردند تا وزن درست باشد، ‌به همین جهت همیشه کنار ترازوی ما چندین تکه نان موجود بود و مشتری‌ها هم چندان رغبتی به قبول آن نداشتند در میان همه مردم، من پیرمردی را می‌دیدم که وقتی برای خرید نان به مغازه ما می‌آمد، چندین قرص نان را روی ترازو می‌گذاشت و چند تکه از نان‌های کنار ترازو را هم خودش روی آنها می‌گذاشت تا من آن را وزن کنم. در عالم نوجوانی پیش خود می‌گفتم این آقا چقدر ساده لوح است که نان هایی را که مردم رغبتی به خرید آن ندارند خودش بر می‌دارد و در ترازو می‌گذارد و می‌برد بعدها وقتی بزرگ‌تر شدم متوجه شدم ایشان مرد خدا است و شیخ حسن کرباسی می‌باشد.» 1
وبلاگ نویس، روزنامه نگار و خبرنگار منصف و متدین نباید مترصد و منتظر فرصت باشد تا کوچکترین سوژه‌ای جستجو کند و از کاهی، کوهی بسازد و یک کلاغ، ‌چهل کلاغ کند و سرو صدا راه بیندازد و در بوق و کرناهای امروزی بدمد موی بیفشاند و هوار بکشد و خدای ناکرده خبری دروغ بنویسد یا به خیال خود برای خوش آمد دوستی، رفیقی یا گروه و انجمنی خبرسازی کند و یا متاسفانه گاه منبع خبر و تغذیه برای صداهای بیگانه شود یعنی همان رسانه‌های خارجی و به اصطلاح آن ورآبی که تنها آرزویشان هرزه‌گویی و انقلاب ستیزی و ویرانی فرهنگ این سرزمین و مردم آن است. آن هم وقتی دقت و بررسی و پی‌گیری می‌شود می‌بینی این همه غوغا برای هیچ بوده است. بنابراین مناسب می‌باشد هر یک از اصحاب رسانه و مطبوعات اگر موضع گیری سیاسی در ارتباط با هفته نامه روزنامه و به طور کلی نشریه و یا وبلاگ و سایتی و یا شخصیتی حقیقی و حقوقی دارند نخواسته باشند اغراض و مطامع شخصی و یا صنفی یا گروهی خویش را با هر قیمتی و به هر وسیله‌ای حق به جانب جلوه دهند و خرسند باشند که توانستیم حریف خود را به زانو در آوریم و به قول یزدی‌ها،« شیره کوه را در برابر خرانق قرار دادیم»
حقیر که در هیچ زمینه‌ای پیشکسوت نیستم ضمن احترام به جامعه مطبوعاتی استان و حرمت به افکار و اندیشه‌های پویا و پذیرش انتقاد و نصیحت از ناحیه هرکس به ویژه از سوی مدیران و خبرنگاران رسانه‌ها و با اعتراف و اذعان به خطا و اشتباه در عرصه‌های مختلف فرهنگی و اموزشی نه به عمد که به سهو ضمن احترام فوق‌العاده‌ای که برای فعالان عرصه فرهنگ و مطبوعات قائل می‌باشد، از خداوند منان و رحمان می‌خواهد پیشکسوتان فرهنگی بویژه در امر روزنامه نگاری اعم از توزیع کننده، نویسنده، خبرنگار، کارکنان چاپ و نشر و همه نیک سیرتان این رسانه‌ها که چهره در نقاب خاک کشیدند روانشان قرین رحمت پروردگار و نام ویادشان همواره در ذهن خوانندگان ماندگار باشد و عده‌ای از آن یادگاران که در گوشه انزوای خویش سر در طاعت و بندگی خداوند دارند و پرونده کار و تلاش سال‌های خدمتشان درخشان است مشعل وجودشان گرمابخش محفل روزنامه نگاران باشد. بدان امید که همگان بتوانیم در راه اعتلای مسائل فرهنگی و اجتماعی و مطبوعاتی و کسب مهارت‌های لازم در زندگی و در نهایت برای رضای خداوند متعال توفیق یابیم.

مدیر مسئول

پی نوشت:1 - «حٌسن حَسَن» مروری بر زندگی زاهدانه شیخ حسن کرباسی به اهتمام علی اکبر شیر سلیمیان، صفحه 108 و 109، چاپ 1390